رای وحدت رویه 673 مورخ 1383/11/06 دیوانعالی کشور
رای وحدت رویه 673 مورخ 1383/11/06 دیوانعالی کشور: عدم تداخل مجازات حدی و تعزیری مواد 269 و 612 قانون مجازات 1375
بیشتر بخوانید:
قتل و جنایات در آراء وحدت رویه قضایی
مجازات حبس در آراء وحدت رویه قضایی
ریاست محترم هیات عمومی دیوان عالی کشور
احتراماً حسب گزارش منضم به نامه 1463/82/84 - 1373/4/7 شعبه اول دادگاه عمومی سیب و سوران استان سیستان و بلوچستان طی دادنامه های 102/1044 و 74/224 شعب اول و دوم دادگاه های تجدید نظر این استان در استنباط از تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی و ماده 614 قانون مرقوم، آراء متهافت صادر گردیده است که جریان امر ذیلاً گزارش می گردد:
الف - با دلالت محتویات پرونده کلاسه 973 - 82 شعبه اول دادگاه تجدیدنظر سیستان و بلوچستان آقای محمد صدیق حسین زایی فرزند عیسی براساس شکایت آقای کریم بخش اربابی فرزند باهوت به اتهام ایراد صدمه عمدی منتهی به خراشیدگی های متعدد درحد حارصه در ابروی چپ، لب فوقانی، کمر، زیر بغل چپ و لقی دندان و کبودی بالای ران منتهی به چهارده روز طول درمان در پرونده کلاسه 82/746 شعبه اول دادگاه عمومی سوران تحت تعقیب واقع و در جلسه مورخ 1382/7/14 این شعبه شکایت خود را تکرار و از بابت صدمات وارده مطالبه دیه نموده است و دادگاه رسیدگی کننده به لحاظ تکمیل تحقیقات، ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه 1026 - 1382/7/21 به شرح ذیل به صدور رای مبادرت نموده است:
«در خصوص شکایت آقای کریم بخش اربابی … علیه آقای محمد صدیق حسین زایی – فاقد سابقه کیفری دائر به ایراد ضرب و جرح عمدی با توجه به شکایت شاکی، گزارش نیروی انتظامی و اقرار صریح و مقرون به واقع متهم، بزه انتسابی محرز، لهذا دادگاه متهم موصوف را از لحاظ جنبه خصوصی حارصه ایجاد شده روی ابروی چپ به استناد ماده 480 قانون مجازات اسلامی به پرداخت یک شتر و بابت حارصه ایجاد شده روی لب به استناد تبصره ماده اخیر به پرداخت یک شتر و بابت لقی دندان ها و حارصه روی کمر و زیر بغل جمعاً به چهارصد و هفتاد و پنج صدم درصد و بابت کبودی روی باسن به استناد بند د ماده 484 به پرداخت سه دینار در حق شاکی محکوم می نماید و همچنین دادگاه با توجه به مجموع مطالب فوق و علت درگیری که انگیزه انتقام جویی دانسته و با توجه به محل و نحوه درگیری موضوع را دارای جنبه عمومی دانسته و چون بیم تجری مرتکب می رود لهذا دادگاه متهم موصوف را به استناد تبصره 2 ماده 269 قانون فوق الذکر و با اعمال بند 2 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین به پرداخت پانصد هزار ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم می نماید.» که بر اثر تجدیدنظرخواهی محکوم علیه، موضوع در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان طی دادنامه 102/1044 به شرح ذیل مورد حکم قرار گرفته است.
«در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای محمد صدیق حسین زایی… از دادنامه شماره 106 - 82 مورخ 1382/9/30 شعبه اول دادگاه عمومی سوران … با عنایت به اینکه میزان محکومیت به دیه حسب مفهوم مخالف بند (د) ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قطعی و غیرقابل تجدیدنظر می باشد فلذا به لحاظ قطعیت در خصوص محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت دیه، قرار رد تجدید نظرخواهی صادر و اعلام می گردد. راجع به محکومیت تجدیدنظرخواه به جزای نقدی، با توجه به اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موثر و موجهی که موجبات خدشه براساس دادنامه بدوی را فراهم آورد به دادگاه ارائه و اقامه نگردیده است، فلذا مستنداً به بند الف ماده 257 قانون فوق الاشعار، ضمن رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه تجدیدنظرخواسته را در این قسمت تایید می نماید.»
ب - حسب محتویات پرونده کلاسه 1092 - 82 شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر سیستان و بلوچستان آقایان ارسلان سپاهی و حسین دهانی به اتهام حمل سلاح غیرمجاز، شرکت در تهدید با سلاح و شرکت در ایراد صدمه عمدی نسبت به یونس سپاهی منتهی به هفت روز طول درمان، تحت تعقیب قرار گرفته اند که نسبت به اتهامات انتسابی در شعبه اول دادگاه عمومی سوران طی دادنامه 1303 - 1382/10/15 به شرح ذیل اتخاذ تصمیم به عمل آمده است:
«در خصوص شق اول اتهام وارده به متهمان (حمل سلاح) به استناد ماده پنج قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب قرار عدم صلاحیت صادر و اعلام می نماید و در خصوص شق دوم اتهام (شرکت در تهدید با سلاح) وارده به متهم ردیف اول (ارسلان سپاهی) … به استناد ماده 617 قانون مجازات اسلامی و با اعمال ماده 22 قانون مرقوم به لحاظ فقد سابقه کیفری، متهم موصوف را به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی و سی ضربه شلاق محکوم می نماید و در مورد اتهام متهم ردیف دوم مبنی بر شرکت در تهدید با سلاح به لحاظ فقد ادله اثباتی - رای بر برائت متهم صادر و اعلام می گردد و در مورد شق سوم اتهام (شرکت در ایراد صدمه عمدی) با توجه به گذشت شاکی (یونس سپاهی) به استناد ماده 6 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار موقوفی تعقیب کیفری صادر و اعلام می گردد و با توجه به علت و انگیزه درگیری، چون بیم تجری مرتکبین و دیگران و اخلال در نظم می رود، لهذا دادگاه موضوع را دارای جنبه عمومی دانسته و به استناد تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی و با اعمال بند 2 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین، هر یک از متهمان موصوف را به پانصد هزار ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم می نماید …» از این رای تجدیدنظرخواهی به عمل آورده اند که شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان مزبور طی دادنامه 74/224 - 1383/3/17 به شرح ذیل اقدام نموده است:
«در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان 1- ارسلان سپاهی، 2- حسین دهانی… نسبت به آن قسمت از دادنامه 1303 - 82 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی سیب و سوران که حسب آن نامبردگان به اتهام تهدید و قدرت نمایی با اسلحه و ایراد ضرب و جرح به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی و سی ضربه شلاق و همچنین پانصد هزار ریال جزای نقدی از جهت جنبه عمومی بزه محکومیت حاصل نموده اند، با عنایت به محتویات پرونده:
اولاً - در خصوص محکومیت به تهدید و قدرت نمایی با اسلحه توسط ارسلان سپاهی چون ایراد و اعتراض موثر و موجهی که موجبات نقض دادنامه بدوی را فراهم آورد اقامه و ابراز نگردیده، النهایه چون مجازات حبس و شلاق جمعاً یک مجازات است و با اعمال ماده 22 قانون مجازات اسلامی باید کمتر از حداقل مجازات قانونی تعیین مجازات نمود و کمتر از یک ضربه شلاق قابل تصور و اجرا نمی باشد، لذا شلاق مقرر در حکم نیز به یک میلیون ریال جزای نقدی تبدیل و ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده و به استناد ماده 250 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، دادنامه معترض عنه به عمل آمده تایید و استوار می گردد و در خصوص اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی از جهت جنبه عمومی با توجه به حاکمیت ماده 614 قانون مجازات اسلامی و تبصره ذیل آن و اینکه قانونگذار ضرب و جرح ساده را قابل مجازات ندانسته است و تبصره 2 ماده 269 این قانون با توجه به میزان مجازات مندرج در آن با ماده 614 و تبصره آن نسخ ضمنی شده است، لذا به دلیل فقد عنصر قانونی مجازات تعیین شده به استناد بند یک از قسمت ب ماده 257 قانون آیین دادرسی در امور کیفری نقض و در خصوص اتهام آقایان ارسلان سپاهی و حسن دهانی از جهت جنبه عمومی بزه رای بر برائت صادر و اعلام می گردد. »
بنا به مراتب، نظر به اینکه از شعب اول و دوم دادگاه های تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان به شرح دادنامه های مشروحه فوق در استنباط از مواد 269 و 614 قانون مجازات اسلامی و تبصره های مربوط به آن مواد آراء مختلف صادر گردیده و شعبه دوم محاکم مرقوم تبصره 2 ماده 269 را مستنداً به مفاد ماده 614 منسوخ دانسته، لذا به منظور جلوگیری از صدور آراء مختلف و ایجاد وحدت رویه قضایی مستندا به ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تقاضای طرح موضوع در جلسه هیات عمومی دیوان عالی کشور را دارد.
به تاریخ روز سه شنبه 1383/11/06 جلسه وحدت رویه قضایی هیات عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت آیت الله مفید رئیس دیوان عالی کشور و با حضور حضرت آیت الله دری نجف آبادی دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان روسا و مستشاران واعضاء معاون شعب حقوقی و کیفری دیوان عالی کشور، تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده مبنی بر «احتراما: در خصوص پرونده وحدت رویه ردیف 83/23 موضوع مختلف نظر بین شعب اول و دوم دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان درخصوص اعتبار قانونی تبصره 2 ذیل ماده 269 قانون مجازات اسلامی را با توجه به گزارش معاون محترم دیوان عالی کشور و محتویات پرونده محاکماتی نظر حضرت آیت الله دری نجف آبادی، دادستان محترم کل کشور، به شرح آتی اعلام می گردد.
مقررات ماده 269 قانون مجازات اسلامی ناظر به قابلیت قصاص قطع عضو و یا قابلیت قصاص جرح وارده به عضو به نحو عموم و اطلاق است.
و طبق تبصره 2 ذیل همین ماده با احراز شرایطی موجب حبس مرتکب از سه ماه تا دو سال است درحالی که مقررات ماده 614 همان قانون ناظر به ورود جرح و یا ضربی است که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضو یا مرض دائمی با فقدان حواس یا منافع یا عقل مجنی علیه و یا نقص در حواس، منافع و عقل شخص شده باشد و طبق مقررات قسمت اخیر ماده مرقوم با احراز شرایط مصرح در آن موجب محکومیت مرتکب به حبس از دو تا پنج سال خواهد بود. بنابراین ملاحظه می شود که مقنن در ماده 614 نظر به حصول نتیجه خاص از ایراد ضرب و جرح دارد و از این حیث تعارض بین مقررات مواد مرقوم وجود ندارد مقررات ماده 269 که عام مطلق و مقدم بوده و مقررات صدر ماده 614 که خاص مقید و موخر است و منطقاً خاص موخر ناسخ عام مقدم نبود. و تحت شرایطی مخصص آن خواهد بود بلکه قابل جمیع عرفی است و به نوعی مفسر و مبین و مکمل و ناظر بر ماده مذکور و تبصره مربوط می باشد و عنوان تعارض و یا نسخ و مانند آن وفق مقررات نمی باشد و از طرفی مقررات قسمت اخیر ماده 614 قانون مجازات اسلامی علاوه بر اینکه در مقام نسخ مقررات تبصره 2 ماده 269 فوق الاشعار نبوده بلکه مراد مقنن تقویت مواضع قانونی در قبال جرایم با نتایج خاص و تشدید مجازات مرتکب می باشد که بدین ترتیب احراز تعارض بین تبصره 2 ذیل ماده 269 و قسمت اخیر ماده 614 مذکور و استنتاج نسخ مقدم به وسیله مقررات موخر خلاف اراده مقنن خواهد بود. لکن به موجب تبصره ماده 614 چنانچه جرح وارده منتهی به ضایعات مندرج در متن ماده نشده باشد ولی آلت جارحه اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد، مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس محکوم می گردد در نتیجه در صورتی که جرح وسیله آلات مذکور وارد نشده باشد مقررات تبصره مرقوم منصرف از آن خواهد بود و دلیل این انصراف بیان حکم جرح وارده به نحو مطلق در تبصره 2 ماده 269 بوده که با جمیع مقررات ماده مرقوم و ماده 614 و تبصره های آن به نظر می رسد:
چنانچه جرح و ضرب منتهی به نتایج مقرر در ماده 614 شود از حیث جنبه عمومی و بیم تجری مجازات آن دو تا پنج سال خواهد بود.
مطلق جرح از حیث جنبه عمومی و بیم تجری مستوجب تحمل حبس از سه ماه تا دو سال می باشد. صرف ضرب و جرح وارده با اسلحه یا چاقو و امثال آن منصرف از جنبه عمومی و بیم تجری مستوجب حبس از سه ماه تا یک سال است. بدین ترتیب در مورد مرتکبین ایراد جرح با اسلحه و چاقو علاوه بر تحمل مجازات مقرر در تبصره یک ماده 604 با فرض وجود بیم تجری و لحاظ جنبه عمومی جرم مجازات مقرر در تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی قابلیت اعمال خواهد داشت.
بنابراین چون دادنامه شماره 102/1044 مورخ 1382/9/30 صادره از شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان با لحاظ این مراتب صادر گردیده منطبق با موازین و مقررات قانونی تشخیص و مورد تایید است که مشاوره نموده و به اتفاق آراء بدین شرح رای داده اند.
متن رای وحدت رویه 673 مورخ 1383/11/06 دیوانعالی کشور
بیشتر بخوانید:
قتل و جنایات در آراء وحدت رویه قضایی
مجازات حبس در آراء وحدت رویه قضایی
تبصره ۲ ماده 269 قانون مجازات اسلامی و ماده 614 این قانون برای مرتکبین جرائم مذکور در این مواد، در صورتی که بزه های ارتکابی سبب اخلال در نظام جامعه و یا خوف شده و یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد با شرایط مندرج در هریک از آنها، مجازات تعیین کرده است و هریک از این دو ماده صرفا جرائمی را شامل است که از آنها نام برده شده و تداخلی هم بین آنها وجود ندارد. بنابراین به نظر اکثریت قریب به اتفاق اعضای هیات عمومی دیوان عالی کشور، رای شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان صحیح و منطبق با موازین قانونی تشخیص می گردد.
این رای به استناد ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها در موارد مشابه لازم الاتباع می باشد.
هیات عمومی دیوان عالی کشور
دوست خوب من این مقاله رایگان نیست و نیازمند این است که شما در سایت ثبت نام کرده و اشتراک تهیه کنید .
قابل توجه دوستانی که حساب کاربری ندارد می رسانیم که با ثبت نام در سایت 48 ساعت اشتراک رایگان دریافت خواهید کرد.
ورود به سایتقابل توجه کاربران محترم
خدمت ویژه سایت: کاربران و بازدید کنندگان می توانند جهت دسترسی سریع به مستندات موضوعات حقوقی، در پیام رسان واتساپ با ادمین ارتباط برقرار نمایند.
در سایت ایرانکدیفای بخش های مختلف منابع حقوقی که وحدت موضوع دارند به یکدیگر مرتبط شده اند
بخش قوانین و مقررات رایگان و بابت سایر بخش ها به دلیل تامین هزینه های نگهداری سایت مبلغی اندک دریافت می شود